غلظت غذاهای گیاهی با غوطه ور کردن قطعات غذای جامد در محلول هایپرتونیک متشکل از نمک، شکر، گلیسرول یا سایر نرمکنندهها به عنوان دهیدراتاسیون اسمزی (OD) شناخته میشود. این تکنیک، محصول را بدون تغییر فاز کاهش میدهد زیرا جریان آب از محصول به محلول غلیظ با انتقال املاح از محلول به محصول جبران میشو. این فرآیند امکان فرمولاسیون محصولات با رطوبت متوسط را از طریق آبگیری و اشباع املاح مورد نظر فراهم میکند. به دلیل تطبیقپذیری آن، OD طیف گستردهای از کاربردها در توسعه غذاهای گیاهی با حداقل فرآوری شده یا به عنوان پیش تصفیه برای سایر روشهای نگهداری مانند انجماد یا خشک کردن دارد.
قسمت OD باعث تغییرات فیزیکی غشای سلولی و دیواره سلولی میشود که بر خواص رئولوژیکی و وضعیت آب تأثیر میگذارد. دانش در مورد ریزساختار و انتقال جرم در OD بافتهای گیاهی برای کنترل تولید غذاهای غنی شده با ویتأمینها و نمکهای معدنی اساسی است.
انتقال جرم در بافت سلولی تحت تأثیر فشار اسمزی و خواص ساختاری مانند نفوذپذیری غشای پلاسمایی و غشای واکوئل، تخلخل دیواره سلولی یا حتی تخلخل بین سلولی است. فشار اسمزی به نوبه خود به غلظت املاح و تفکیک نمک و اسید بستگی دارد زیرا هر ماده خاصیت انتقال خاصی را از طریق غشاهای پلاسما و واکوئل یا منافذ دیواره سلولی ارائه میدهد. هنگامی که ساختار سلولی تغییر میکند، انتخاب بافت نیز اصلاح میشود، به طوری که تحرک و توزیع آب تحت تأثیر قرار میگیرد.
کم آبی اسمزی غذاهای گیاهی تا حد زیادی توسط غشاهای سلولی کنترل میشود که نفوذپذیری متفاوتی نسبت به مواد مختلف دارند. غشاهای بیولوژیکی از دو لایه فسفولیپیدی با پروتئینهای ذاتی تشکیل شدهاند. مطالعات نشان دادهاند که آب میتواند از طریق کانالهای پروتئینی تشکیلشده توسط اعضای آکواپورین، که کانالهای آب نیز نامیده میشوند، از غشاهای گیاه عبور کند. آکواپورینها پروتئینهای آبگریز هستند که نفوذپذیری غشای بیولوژیکی در برابر آب را افزایش میدهند. آنها به گروهی از پروتئینهای غشایی، خانواده پروتئینهای اصلی (MIP)، با جرم مولی در محدوده ۲۶ و ۳۰ کیلو دالتون تعلق دارند. این کانالها نفوذپذیری غشاهای بیولوژیکی به آب را در مقایسه با دو لایه لیپیدی افزایش میدهند. آنها توسط انرژی فعالسازی کم مورد نیاز برای انتقال آب از طریق کانالهای آب شناسایی میشوند.
یونهای کلسیم که فضاهای خارج از غشای پلاسمایی (آپوپلاست) را اشغال میکنند، نقش ساختاری در دیواره سلولی دارند زیرا با پلیمرهای اسید پکتیک برهمکنش میکنند تا پلهای متقاطع ایجاد کنند که چسبندگی سلولی را تقویت میکند و در نتیجه جدایی سلولی را کاهش میدهد که یکی از دلایل اصلی است. علاوه بر این، کلسیم میتواند بر فعالیت کانال آب تأثیر بگذارد. با این حال، اهمیت مهار آکواپورینهای گیاهی توسط کلسیم پیچیده است و هنوز روشن نشده است.
اسید اسکوربیک (AA) بر فیزیولوژی سلولی تأثیر میگذارد. قرار گرفتن نهالهای Arabidopsis thaliana با اسید آسکوربیک نشان داد که AA خارجی با افزایش محتوای ROS (گونههای اکسیژن فعال) باعث مهار رشد و آسیب به ساختار سلولی میشود. علاوه بر این، pH بسیار پایین (۳-۲) میتواند تخلخل دیواره سلولی را افزایش دهد، که انتشار مولکولهای بزرگ را در فضاهای آزاد بافت سلولی افزایش میدهد.
تیمارهای ساکارز زنده ماندن را حفظ کردند و کمی ساختار سلول سیب را در طول OD تحت تأثیر قرار دادند، همانطور که با شدت فلورسانس که با بافت تازه قابل مقایسه بود، با حضور گسترده واکوئلهای قرمز رنگ و تغییرات متوسط در توزیع آب در سلولها نشان داده شد.
تنها افزودن AA به محلول ساکارز با آشکار کردن قابلیت زنده ماندن پروتوپلاستها و ظرفیت حفظ حیات در واکوئلها و به طور همزمان، وجود محفظه واکوئل، که توسط TD-NMR و همچنین توسط تصاویر شناسایی شد، نفوذپذیری غشای سلولی را به طور قابل مشاهده تحت تأثیر قرار داد. اسید اسکوربیک همراه با کلسیم به شدت بر عملکرد بافت تأثیر میگذارد. پلاسمالما نسبت به تونوپلاست به محلولهای Suc-CaLac-AA حساستر بود. حضور AA راندمان فرآیند را کاهش داد و اشباع کلسیم را در چهار ساعت فرآیند افزایش داد که با افزایش تخلخل دیواره سلولی و تغییر نفوذپذیری غشاء مرتبط بود.