یافتههای تحقیقات اخیر نشان میدهد که تجویز رژیم دکستروز برخی از جنبههای عملکرد شناختی را افزایش میدهد. تا به امروز، آن دسته از مطالعاتی که اثرات دکستروز بر حافظه را در شرکتکنندگان انسانی بررسی کردهاند، بر توانایی ظاهری آن در کاهش اختلال حافظه متمرکز شدهاند. تحقیقات نسبتاً کمی بر روی انسانها در مورد بررسی اثرات این ماده بر عملکرد حافظه در شرکتکنندگان جوان سالمی که در آنها کمبود حافظه وجود ندارد، انجام شده است.
اخیراً در یک تحقیق، تأثیر دوز خوراکی ۲۵ گرم دکستروز بر طیفی از معیارهای عملکرد حافظه در شرکتکنندگان زن جوان سالم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که دکستروز ممکن است احتباس یا بازیابی از حافظه کلامی بلند مدت را افزایش دهد.
عملکرد بهبود حافظه با گلوکز(دکستروز) تقریباً ۲۰ سال است که مورد مطالعه قرار گرفته است و مطالعه این پدیده منجر به تعدادی پیشرفت مهم در درک حافظه، فیزیولوژی مغز و پیامدهای پاتولوژیک اختلال تحمل گلوکز شده است.
مطالعات بیشتر در حیوانات انجام گرفته است و در انسانها، مطالعات دوز-پاسخ کمی انجام شده است، بنابراین وجود بیش از یک دوز مؤثر در انسان نامشخص است. بسیاری از وظایف توسط دکستروز در انسان تسهیل میشود، اما کارهایی که تسلط بر آنها دشوار است یا شامل توجه تقسیم شده است، با سهولت بیشتری نسبت به کارهای سادهتر بهبود مییابند.
تعدادی فرضیه در مورد پایههای فیزیولوژیکی عملکرد بهبود حافظه با دکستروز وجود دارد. تزریق دکستروز محیطی میتواند کسری موضعی در دکستروز خارج سلولی در هیپوکامپ را کاهش دهد. این کمبودهای موضعی ممکن است به دلیل تغییر در ناقل دکستروز در آن ساختار باشد. از آنجایی که برخی از انتقال دهندههای عصبی مانند استیل کولین برای سنتز خود مستقیماً به عرضه گلوکز وابسته هستند، تصور میشود که گلوکز سنتز انتقال دهندههای عصبی را در شرایط خاصی تسهیل میکند. با این حال، این فرضیهها نمیتوانند ویژگی اثر دوز-پاسخ گلوکز را توضیح دهند.
تعدادی از مکانیسمهای محیطی پیشنهاد شدهاند، از جمله این احتمال که نورونهای حساس به گلوکز در مغز یا محیط اطراف ممکن است به عنوان حسگرهای گلوکز عمل کنند و در نهایت تغییرات عصبی ایجاد کنند که پردازش حافظه را تسهیل میکند. این نتایج اخیر میتواند اهمیت داشته باشد زیرا مکانیسمهایی که آنها پیشنهاد میکنند به نظر میرسد وابسته به دوز هستند، یک مشخصه مهم برای توضیح اثرات وابسته به دوز دکستروز ممکن است مزیتی برای ایجاد فرضیههایی وجود داشته باشد که شامل اعمال محیطی و مرکزی گلوکز باشد.
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد اختلال در تنظیم دکستروز با اختلال در شناخت، به ویژه حافظه اپیزودیک مرتبط است. این اختلال در افراد جوان حداقل است، اما در افراد مسن (۶۵ سال و بالاتر) افزایش مییابد که ممکن است سایر فرآیندهای پیری را که منجر به کاهش عملکرد مغز میشود، ترکیب کند. تعداد کمی از مطالعات نشان میدهند که بهبود حافظه گلوکز با تنظیم ضعیف گلوکز مرتبط است، اگرچه ممکن است این مورد برای بیماران دیابتی صادق نباشد.
یکی دیگر از مواردی که باعث تثبیت و فراخوانی حافظه میشود، خواب سالم است. خواب سالم برای یادگیری بهینه و عملکرد حافظه ضروری است. خواب، یادگیری و حافظه پدیدههای پیچیدهای هستند که به طور کامل درک نشدهاند. با این حال، مطالعات حیوانی و انسانی نشان میدهد که کمیت و کیفیت خواب تأثیر عمیقی بر یادگیری و حافظه دارد. تحقیقات نشان میدهد که خواب به دو روش مجزا به یادگیری و حافظه کمک میکند. اولاً، یک فرد کم خواب نمیتواند توجه را به طور مطلوب متمرکز کند و بنابراین نمیتواند به طور مؤثر یاد بگیرد. دوم اینکه خواب خود نقشی در تثبیت حافظه دارد که برای یادگیری اطلاعات جدید ضروری است.
یافته های اخیر نشان می دهد که تجویز گلوکز فرآیندهای حافظه را در جوندگان افزایش می دهد. در یک مطالعه دیگر، به بررسی اثرات گلوکز بر حافظه در انسان پرداخته شده است. پس از نوشیدن نوشیدنیهای با طعم دکستروز یا ساخارین، افراد جوان و مسن با نسخههای اصلاحشده مقیاس حافظه وکسلر مورد آزمایش قرار گرفتند. نوشیدنیها و آزمایشها در یک طرح متقاطع متوازن و متقاطع اجرا شدند که امکان مقایسه درون موضوعی را فراهم میکرد نتایج این مطالعه نشان داد که دکستروز تاثیر مثبتی بر حافظه در افراد مسن و به میزان کمتری در افراد جوان دارد.
کافئین، وابسته به دوز میتواند یادگیری را تقویت یا بدتر کند. در متن بالا، تاثیر دکستروز بر حافظه انسان مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه با تأثیر این ماده در حافظه موش آشنا شوید. با استفاده از آموزش اجتنابی غیرفعال، تأثیر کافئین بر سه مرحله یادگیری و همچنین تداخل احتمالی گلوکز در موشها مورد بررسی قرار گرفت . موشهای نر آلبینو به شرح زیر بررسی شدند:
گروه آزمایش: الف) این گروه شوک الکتریکی و کافئین (۲۵، ۵۰، ۱۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم) بدون رژیم دکستروز دریافت کردند، ب) این گروه شوک الکتریکی و کافئین با دکستروز دریافت کردند.
در تمامی گروهها، دوره تأخیر حرکت از سکوی مکعبی به کف سیمی دستگاه در سه مرحله بررسی شد. دادهها با استفاده از آزمون های غیر پارامتری Mann-Whitney U و Kruskall- Wallis H-test تجزیه و تحلیل شد. تفاوت بین نقاط دادهها از نظر آماری معنی دار در ۰۵/۰p< در نظر گرفته شد. کافئین در دوز پایین (۲۵ میلی گرم بر کیلوگرم) زمان ماند را در مرحله تثبیت افزایش داد اما در دوز بالا (۱۰۰ میلی گرم بر کیلوگرم) نسبت به سایر دوزها، زمان ماند را در مراحل یادگیری کاهش داد. با توجه به نتایج، اثر منفی کافئین در دوز بالا بر تمام مراحل حافظه را میتوان با رژیم طولانی مدت دکستروز معکوس کرد.
اثر رژیم دکستروز بر تثبیت و فراخوانی حافظه، با توجه به تحقیقات تقریباً اثری مثبت است، اما نیاز به تحقیقات بیشتری در این زمینه است.